به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بابك سلامتي شاهنامهپژوه و سردبير هفتهنامه امُرداد گفت: ما منبع مهمي سراغ نداريم كه به راستي و درستي بتواند بر زندگي فردوسي روشني بتاباند و هالههاي ابهامي را كه بر زندگي او افكنده شده است به يكسو زده و افسانهها را از واقعيت جدا سازد. در اين ميان تنها كتاب موثر و ارزشمندي كه ميتوان به كمك آن زندگي فردوسي را باز شناخت، خود شاهنامه است.
وي افزود: روزگار پر آشوب فردوسي نشان ميدهد كه او براي بهدست آوردن شاهنامه منثور و آغاز به سرودن حماسه ايران با چه دشواريها و واهمههايي رودررو بوده است. يكي از مهمترين رويدادهاي روزگار او كه زمينه سرايش شاهنامه را فراهم كرد، گردآوردن شاهنامه منثور به دست «محمد» پور(پسر) عبدالرزاق بود.
اين شاهنامهپژوه خاطرنشان كرد: اگر چه سال سرايش شاهنامه روشن نيست اما پيداست كه پس از آنكه «محمد عبدالرزاق» شاهنامه را گرد ميآورد، ميل و دلبستگي مردم براي خواندن شاهنامه فزوني ميگيرد و انگيزهاي به دقيقي ميدهد تا شاهنامه را به نظم بكشد. اما شادماني مردم ديري نميپايد و با كشته شدن دقيقي كار او ناتمام ميماند. چندي بعد درفشي كه دقيقي برافراشته بود، در دستان استاد سخن پارسي فردوسي قرار ميگيرد و او كار به نظم درآوردن حماسه ايران را پي ميگيرد.
سردبير هفتهنامه امُرداد يادآور شد: فردوسي كه دهقاننژادي ثروتمند بود، رفته رفته ثروت و دارايي خود را در كار سرودن شاهنامه از دست ميدهد و گرفتار و تنگدست ميشود؛ اما هيچ گاه نااميد نميشود و آرزوي به پايان رساندن شاهنامه را از دست نميدهد. تنگدستيها و رنجهاي فردوسي در زماني است كه شاعران ثناگوي سلطان محمود، همانند عنصري و فرخي، در رامش و آسايش بسر ميبردند و بابت هر شعري كه ميسرودند كيسههاي زر پاداش ميگرفتند.
وي خاطرنشان كرد: در آن روزگار سخت و جانكاه تنها آرزوي فردوسي اين بوده است كه فرصتي بيابد تا با شكوهترين كاخ ادب پارسي و سند هويت ايراني را پايهگذاري كند. خداوند نيز از ميان همه زنان و مردان اين سرزمين تنها فردوسي را برميگزيند تا درفش سخن پارسي را به دست او بسپارد.
سلامتي يادآور شد: سرانجام فردوسي پس از سي سال در ماه اسفند و روز "ارد"، شاهنامه را به پايان رساند و با آنكه عمر و ثروت خود را در اين راه فدا كرد، از اين خرسند بود كه نام پيشينيان را زنده كرده و كار بزرگ خود در نگهباني از هويت ايراني را به سرانجام رسانده است. پس شادمان از كار خود، به "آفرين باد" آيندگان دل خوش ميدارد.
شاهنامه ميراث همه قومهاي مختلف و فرهنگهاي گوناگون است
سپس «احمد محيط طباطبايي» پژوهشگر و مورخ گفت: نكته در خور توجه آن است كه هنگامي كه پا به پاي شاهنامه پيش ميرويم، در مييابيم كه اين كتاب، ميراث همه قومهاي مختلف و فرهنگهاي گوناگوني است كه جهان ايراني را ميسازند. سلم و تور مرداني انيراني نيستند؛ آنها همچون ايرج فرزند فريدون و ایرانیاند. اگر مقابل ايرج ميايستند از آن است كه فرّه و هويت خود را گم كردهاند؛ اما آن كه به اين رقابت پايان ميدهد و وحدت و يگانگي را پديد ميآورد، كسي نيست كه از نژاد خالص ايرج باشد، بلكه كيخسروي است كه از يكسو نوه افراسياب و از سوي ديگر نوه كيكاووس شاه ايران است.
وي افزود: رستم و همه پهلوانان اصلي شاهنامه نيز از اين همبستگي و اشتراك قومي برخوردارند. چنين ويژگي ناشي از باريكبيني و ظرافت شاهنامه است. نقشورزان اصلي حماسه ما، كه از پشتوانه نژادي گوناگون برخوردارند، از اين امتياز بهره ميگيرند تا زمينهساز وحدت و يگانگي تيرههاي ايراني شوند. با خواندن و بازگشت به شاهنامه يكي از اسناد مهم هويتمان را نگهباني ميكنيم و شيوه انديشه و خرد ايراني را باز ميشناسيم.
اين مورخ و پژوهشگر خاطرنشان كرد: شاهنامه نشان ميدهد كه در تنگناهاي تاريخي چگونه انديشيدهايم و در بزنگاههاي سرنوشتساز چهسان رفتار كردهايم. اين كتاب شگفتآور به ما ميگويد كه در روزگاري كه سرزمين ما به سوي تجزيه و ويراني ميرفت، شخصيتهايي برخاستند و پيوستگي قومي را نگهباني كردند و پرچمدار مردم بهسوي همبستگي و يگانگي شدند.
مردان حماسي شاهنامه در سراسر ايران پيوند دارد
محمد ميرشكرايي، مردمشناس، سخنران ديگر اين همايش بود.
وي به ايران اشاره كرد و گفت: هر گوشه از ايران را كه بنگريد جايي خواهيد يافت كه با نام يكي از مردان حماسي ما پيوند دارد. در گناباد خراسان جايي هست كه به باور مردم سياوش از آنجا از كوه آتش گذشت و مردم بم محلي را نشان ميدهند كه به گمان آنان نبردگاه بهمن پسر اسفنديار بوده است. در فراهان اراك، چشمه كيخسرو را ميتوانيد بيابيد كه در نگاه مردم، جاي از ديده پنهان شدن كيخسرو بوده است. اگر به دامنههاي دنا و زاگرس مركزي در منطقه بويراحمد برويد به گردنه بيژن ميرسيد كه مردم آن را وابسته به بيژن پهلوان نامدار ايراني ميدانند.
وي افزود: در ساير سرزمينهايي كه با فرهنگ ايراني يگانگي دارند نيز از اين مکانها ميتوان يافت. در تاجيكستان، گرجستان و افغانستان مكانهاي فراواني وجود دارد كه به نام قهرمانان شاهنامه خوانده ميشوند. چنين يكسانی، ريشه در هويت مشترك ما دارد و راز شناخت سرزمين ما هم در اين پيوند مشترك نهفته است.
اصليترين سند تاريخي اوستاي كهن است
هوشنگ طالع استاد تاريخ نیز ر این همایش گفت: شاهنامه فردوسي ۳ وجه دارد؛ وجه نخست حماسه ملي ما آن است كه در آن روح و منش انساني مردم ايران آشكار است. از آن رفتار و منش نيز ميتوان انساندوستي و جوانمردي را آموخت. وجه ديگر تبلور فكر ايراني پس از يك دوره دراز اشغال و جنگ است و سرانجام وجه ديگر آن سند بودن شاهنامه است كه نمايانگر تاريخ كهن ايران است.
وي افزود: شاهنامه تاريخ ما را از پادشاهي كيومرث، يعني از سال ۶۷۵۷ پيش از ميلاد تا فروپاشي دولت گشتاسبيان در ۱۴۲۸ پيش از ميلاد دربردارد -- چيزي نزديك به ۵۰۰۰ سال. اما اين اسناد كهن كدامها هستند؟ اصليترين آن اوستاي كهن است كه بر ۱۲۰۰۰ پوست گاو نوشته شده بود.
اين پژوهشگر ايران باستان خاطرنشان كرد: من حساب كردهام كه اگر آن پوستها را به قطع وزيري امروز درآوريم ۸۰۰ هزار رويه كاغذ خواهد شد. اين ۱۲ هزار پوست را ميتوان دربردارنده ۵۰ ميليون واژه گمانه زد. پلينيوس نويسنده سرشناس رومي ميگويد كه اوستا ۲ ميليون بيت بوده است. اگر هر بيت را بين ۱۵ تا ۲۰ واژه در نظر بگيريم، رقمي بين ۳۰ تا ۴۰ ميليون واژه خواهد شد. همه اين اسناد در شاهنامه بازتاب دارد. پس ما تنها با يك متن اسطورهاي سر و كار نداريم زيرا شاهنامه تاريخ رسمي ما است.
فردوسي و شاهنامه بر ادبيات ايرانيان يهودي تأثير داشته است
سیامک مره صدق، نماينده اقليتهاي ديني كليميان ايران در مجلس شوراي اسلامي در بخش دیگری از این همایش گفت: فردوسي و شاهنامه او تاثير بسياري بر ادبيات ايرانيان يهودي داشته است و يهوديان ايران دستنويسهايي از شاهنامه را به خط عبري نگاشتهاند كه اكنون در موزههاي دنيا پراكنده است. كهنترين شاهنامهاي كه به شيوه نگارش فارسي يهوديان ايران موجود است، در كتابخانه واتيكان نگهداري ميشود و يك نمونه ديگر نيز در موزه لندن است.
در پايان همايش يادواره فردوسي پيام «جمشيد گوناشويلي» سفير سابق گرجستان در ايران براي حاضران در جلسه خوانده شد. وي بر مشتركات فرهنگي - تاريخي ايران و گرجستان و تاثيري كه شاهنامه فردوسي بر ادبيات و فرهنگ عامه گرجيان داشته است، تاكيد كرد.
فاطمه حبيبي (گردآفريد) نخستين بانوي نقال ايراني نيز بر اهميت نقالي شاهنامه و آموزش آن به كودكان و نوجوانان تاكيد كرد. شعرخواني توسط توران شهرياري چكامهسراي زرتشتي، ايران طبيب و محمدتقي گنابادي و اجراي موسيقي سازهاي كوبهاي به سرپرستي امير حقيری، از ديگر برنامههاي اين همايش بود.
همچنين مستندي به نام «قنات» كار «فرشيد فرجي» و فيلم گفتوگو با بانو «آليش طريان» نخستين زن ايراني كه به نجوم پرداخته است براي حاضران در جلسه به نمايش درآمد. طريان هم اكنون در سراي سالمندان بهسر ميبرد.
همايش يادواره فردوسي طي دو روز (۲۴ و ۲۵ ارديبهشت) با همكاري انجمن فرهنگي بيستون و گنجينه نقش جهان و با ياري هفتهنامه امُرداد، چند انجمن مردم نهاد، سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري، كميسيون ملي يونسكو در ايران و... در مجموعه تاريخي نياوران برگزار شد.
شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۳:۴۷
نظر شما